موارد استعمال ذکر در قرآن کریم
پرسش :
«ذکر» در چه معانی و مفاهیمی در قرآن استعمال شده است؟
پاسخ :
ذکر گاهی به لحاظ نعمت خداست و زمانی به لحاظ اسم خدا و گاهی هم به لحاظ خود خدا، مانند:
«فَاذْکُرُوا آلاءَ اللَّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»(1)
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ»(2)
که در این موارد یاد نعمتهای خدا اعم از مادی و معنوی بازگو شده است و نظیر:
«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّی * وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی»(3)«وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتیلاً»(4)
«وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَةً وَ أَصیلاً»(5)
در این مواضع، یاد اسم خدا اعم از اسم اعظم و غیر اعظم مطرح است و انتخاب آن به عهده سالکِ ذاکر است چنانکه گزینش نعمت در یادآوری آن منوط به درجه ذاکر خواهد بود.
البته جمع بین مواهب مادّی و عطایای معنوی کمال مطلوب است چنانکه انتخاب اسم اعظم که حاوی اسمای عظیم خواهد بود هدف عالی است و مانند:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا لَقیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثیراً»(6)
«الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ»(7)
«فَإِذا قَضَیْتُمُ الصَّلاةَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِکُمْ»(8)
که در این آیات و نظیر آنها یادِ عنوانِ «الله» مطرح است نه یاد نعمت او یا یاد اسم او گرچه عنوانِ «الله» اسمی از اسمای حُسنای خداست و چون از لحاظ سیر شهودی، مقام هویّت مطلق، که از آن نمی توان به عنوان مقام، مرحله و نظایر آن تعبیر کرد، بالاتر از عنوانِ «الله» است؛ لذا آیاتی که جریان ذکر آن هویّت را ارائه می دهد از همه برتر خواهد بود مانند: «فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ»(9) که چنین تعبیری در قرآن کریم بسیار اندک آمده و همتای آیه پایانی سوره مبارک «فجر» است که صاحب نفس مطمئنه پس از احراز مقام رضایت او نسبت به تمام مراحل قضا و قدر و رضایت خداوند از او، به مضمون آن مخاطب گردد تا به عنایت هویّت مطلق به او رجوع کند و در زمره بندگان آن مرحله برین، که اطلاق مرحله بر آن مجاز است، واقع شود و در بهشتِ ویژه او که بالاتر از هر بهشتِ متصوّر است داخل گردد: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً * فَادْخُلی فی عِبادی * وَ ادْخُلی جَنَّتی».(10)
البته آیاتی که در قرآن کریم از هویت مطلق سخن به میان آوردند بسیار نادر است.
غرض آنکه؛ تمام مراحل چهارگانه ذکر مزبور به اعتبار درجات مذکور، گرچه محمود و ممدوح است لیکن هر مرتبه پایین، نردبان مقام برین خواهد بود و هدف تمامی مراحل ذکر، همانا به یاد هویت مطلق بودن است.
پینوشتها:
(1). سوره اعراف، آیه 69.
(2). سوره احزاب، آیه 9.
(3). سوره اعلی، آیه 15-16.
(4). سوره مزّمّل، آیه 8.
(5). سوره انسان، آیه 25.
(6). سوره انفال، آیه 45.
(7). سوره آل عمران، آیه 191.
(8). سوره نساء، آیه 103.
(9). سوره بقره، آیه 152.
(10). سوره فجر، آیات 27 - 30.
منبع: حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مرکز نشر اسراء، قم، 1388 شمسی، چاپ: پانزدهم، ص 283.
ذکر گاهی به لحاظ نعمت خداست و زمانی به لحاظ اسم خدا و گاهی هم به لحاظ خود خدا، مانند:
«فَاذْکُرُوا آلاءَ اللَّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»(1)
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ»(2)
که در این موارد یاد نعمتهای خدا اعم از مادی و معنوی بازگو شده است و نظیر:
«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّی * وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی»(3)«وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتیلاً»(4)
«وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ بُکْرَةً وَ أَصیلاً»(5)
در این مواضع، یاد اسم خدا اعم از اسم اعظم و غیر اعظم مطرح است و انتخاب آن به عهده سالکِ ذاکر است چنانکه گزینش نعمت در یادآوری آن منوط به درجه ذاکر خواهد بود.
البته جمع بین مواهب مادّی و عطایای معنوی کمال مطلوب است چنانکه انتخاب اسم اعظم که حاوی اسمای عظیم خواهد بود هدف عالی است و مانند:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا لَقیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثیراً»(6)
«الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ»(7)
«فَإِذا قَضَیْتُمُ الصَّلاةَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِکُمْ»(8)
که در این آیات و نظیر آنها یادِ عنوانِ «الله» مطرح است نه یاد نعمت او یا یاد اسم او گرچه عنوانِ «الله» اسمی از اسمای حُسنای خداست و چون از لحاظ سیر شهودی، مقام هویّت مطلق، که از آن نمی توان به عنوان مقام، مرحله و نظایر آن تعبیر کرد، بالاتر از عنوانِ «الله» است؛ لذا آیاتی که جریان ذکر آن هویّت را ارائه می دهد از همه برتر خواهد بود مانند: «فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ»(9) که چنین تعبیری در قرآن کریم بسیار اندک آمده و همتای آیه پایانی سوره مبارک «فجر» است که صاحب نفس مطمئنه پس از احراز مقام رضایت او نسبت به تمام مراحل قضا و قدر و رضایت خداوند از او، به مضمون آن مخاطب گردد تا به عنایت هویّت مطلق به او رجوع کند و در زمره بندگان آن مرحله برین، که اطلاق مرحله بر آن مجاز است، واقع شود و در بهشتِ ویژه او که بالاتر از هر بهشتِ متصوّر است داخل گردد: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً * فَادْخُلی فی عِبادی * وَ ادْخُلی جَنَّتی».(10)
البته آیاتی که در قرآن کریم از هویت مطلق سخن به میان آوردند بسیار نادر است.
غرض آنکه؛ تمام مراحل چهارگانه ذکر مزبور به اعتبار درجات مذکور، گرچه محمود و ممدوح است لیکن هر مرتبه پایین، نردبان مقام برین خواهد بود و هدف تمامی مراحل ذکر، همانا به یاد هویت مطلق بودن است.
پینوشتها:
(1). سوره اعراف، آیه 69.
(2). سوره احزاب، آیه 9.
(3). سوره اعلی، آیه 15-16.
(4). سوره مزّمّل، آیه 8.
(5). سوره انسان، آیه 25.
(6). سوره انفال، آیه 45.
(7). سوره آل عمران، آیه 191.
(8). سوره نساء، آیه 103.
(9). سوره بقره، آیه 152.
(10). سوره فجر، آیات 27 - 30.
منبع: حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مرکز نشر اسراء، قم، 1388 شمسی، چاپ: پانزدهم، ص 283.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}